نقد و بررسی Red Dead Redemption 2
Red Dead Redemption 2 از جهات بسیاری شبیه نسخهی قبلی خودشه و ما رو یاد اون بازی میندازه که خب طبیعی هم هست؛ اما نکتهی قابل تحسین این سری بازی که اونو تبدیل به شاهکاری از راکستار کرده، بیشباهتیه اون به هر بازی دیگهایه.
ما در RDR 2، بازی رو در نقش Arthur Morgan (بعد از تلاش برای دزدی) آغاز میکنیم و درحال فرار برای نجات جونمون از مناطق مختلف بازی و یافتن اعضای سرگردون گروهمون هستیم. با پیشرفت در بازی و بدنام شدن بیشترتون، شهرکها و مکانهای بیشتری باهاتون دشمن میشن؛ نتیجتا به مکانهای جدیدتری میرین تا مکان امنی برای خلافهای دیگتون پیدا کنین! از اونجایی هم که بازی جهان باز (open world) هست، زمان زیادی رو میتونین صرف گشت و گذار در جاهای جدید و کشف بازی بکنین.
بازی Red Dead Redemption 1 با گشت و گذار و اکتشاف در نقشهی عظیم و پرجزئیات و همچنین ماموریتهای جانبی فراوان شناخته میشد و این بازی هم از این قاعده مستثنا نیست. (باوجود نزدیک به صد مرحله و تعداد بسیار زیادی مرحلهی جانبی که میتونن این بازیو به یکی از بزرگترین بازیهای تاریخ تبدیل کنن.)
ضعفهای بازی
میخوایم همین اول به نکات منفی بازی که کمتر از حد انتظار ظاهر شدن بپردازیم؛ چون که از نکات مثبت بازی کمترن!
اول از همه چیزی که در نگاه اول به نظر میاد، کُند بودن بازیه؛ حرکات، سفرها و حتی مبارزات تفنگی بازی بنظر کُند میان. درواقع شما همیشه در این بازی درحال مانور دادن برای رسیدن به نقطه ای امن هستین و در عین حال بعضی وقتا هم به آرومی دشمنانتونو نشونه میگیرین.
اتفاقات شروع بازی بسیار کُندن و خب البته برای آشنا شدن بازیکن با مکانیزمهای بازی، چیز طبیعی بنظر میاد. چند ساعتی طول میکشه تا شما ابزار و مهارت کافی برای رفتن به دل غرب وحشی رو بدست بیارین و بتونین آزادانه در جهان بسیار بزرگ بازی وقت بگذرونین. این نکته ممکنه بعضی مخاطبارو که وقت کافی یا حوصلهی زیادی برای بازی کردن ندارن، از این بازی دلسرد کنه.
Red Dead Redemption 2 بازیکنایی رو که وقت کافی برای انجام بازی میذارن، به بهترین نحو پاداش میده. البته سرعت پایین بازی به کنکاش بیشتر شما در بازی و پیدا کردن جزئیاتش کمک میکنه.
Red Dead Redemption 2 با دنیای open world خودش، احتمالا بزرگترین بازی ساخته شده توسط Rockstar Games رو ارائه کرده. هر شهر زیباشناسی خاص و مراحل متفاوت خودشو داره که باعث میشه شما هیچ دو شهری رو باهم اشتباه نگیرین.
بزرگترین نقطه ضعفی که به این جهان عظیم میشه گرفت، کمبود fast travel هاست. البته شما میتونین سفرهای خودتون بین شهرها رو با استفاده از قطارها و دلیجانها و همچنین کمپهایی که فعال میکنین انجام بدین؛ اما بازم کمبود گزینههای سفر سریع (fast travel) در بازی حس میشه.
با این وجود، ما متوجه منظور سازندگان از این اتفاق هستیم؛ اون ها میخوان که ما از سفرهای درون بازی و بین شهری هم لذت ببریم. Rockstar میخواد ما رو با تماشای شاهکارش مبهوت کنه تا به درک درستی از این سازهی مجازی دست بشر (در فضاسازی و جزئیات بینظیرش) برسیم و آفریدگاری خودش در این اثر هنریو به رخ بکشه. اما بنظر میرسه مخاطب عام کم حوصلهی امروز، فقط میخواد هرچه سریعتر مراحلو انجام بده و بازیو به اتمام برسونه و کمتر به درک هنری بازی میرسه.
نکات مثبت
بعد از نقاط ضعف بازی، حالا به نقاط قوت پررنگ Red Dead Redemption 2 میرسیم.
ابتدا میخوایم به فیزیک خیره کنندهی بازی بپردازیم که حیرت انگیزه. اگر قبلا بازیهای open world دیگه ای هم انجام دادید، با انجام RDR 2 این “حیرت انگیز” بودن موتور فیزیک بازی رو تایید میکنین؛ چونکه احتمالا شما هم با بازیهای جهان باز زیادی روبرو شدین که علاوه بر باگهای زیاد، به غیرطبیعی بودن و بی حرکت بودن بافتهای دنیای بازی دچارن.
علاوه بر مناسب بودن جزئیات ذکر شده در بالا، عالی بودن فیزیک بازی رو زمانی بیشتر حس میکنیم که با اسبمون به مانعی برخورد میکنیم و اسب به طرز طبیعی سرنگون میشه یا وقتی داریم از صخرههای یک کوه پایین میایم و متوجه میشیم که چقدر محیط بازی و تعامل شما با محیط بازی، نزدیک به واقعیت ترسیم شده.
البته نبود قابلیتهایی هم مثل کنترل خودکار اسب در هنگام برخورد به دیوار (مثل اکثر بازیهای مشابه)، به این طبیعیتر شدن کمک کرده. برای اینکه بدونین سازندگان چقدر به واقعی شدن فیزیک بازی در این شمارهی Red Dead Redemption توجه کردن، باید بگیم که به عنوان مثال اگر شما با سرعت بسیار زیاد (بر روی اسب) به مانعی برخورد کنین، نه تنها از اسب نمیفتین، بلکه متناسب با شدت برخودتون، علاوه بر آسیب دیدن یا حتی مردن اسبتون، خودتون هم ممکنه آسیب ببینین یا بمیرین.
ایده این اتفاقات در بازی، مطمئنا برای دادن آزادی عمل هرچه بیشتر به بازیکنهاس؛ اگه میخواید با اعمال خطرناکتون خودتونو به کشتن بدین، اشکالی نداره، بازی مانعتون نمیشه! اگه میخواین میتونین به ماهیگیری، سرقت بانک، شکار حیوانات یا کشتن و اسیر کردن مردم شهر مشغول بشین. RDR 2 اینجاست تا ابزارهای موردنیازتون برای انجام ماجراجوییهای گوناگون توی غرب وحشیو فراهم کنه و به رویاهاتون رنگ واقعیت بده.
در آخر هم برای نقاط قوت باید به سه زاویهی دید بازی اشاره کرد که کاری نوآورانه است.
مدیریت؛ کلید اصلی بازی
چیزهای زیادی در Red Dead Redemption 2 برای مدیریت وجود داره:
اول از همه health یا همون جون خودمون؛ این پارامتر باعث میشه تا همیشه شما درحین بازی، حواستون به غذاخوردن و آبنوشیدن باشه. علاوه بر این، برای خوب نگهداشتن شرایط کاراکتر بازیتون، باید به طور منظم بخوابید. در واقع همیشه باید به سه نوار سنجش سلامت (health)، استقامت (stamina) و چشم مرگ (dead eye) توجه داشته باشین تا با شرایط نامساعد وارد نبردها نشین.
ما میتونیم در این بازی با پیدا کردن منابع اطرافتمون، آیتمهای موردنیازمونو بسازیم. آیتمهایی که میسازیم، میتونن به ما در حفظ شرایط بدنی شخصیت بازیمون کمک کنن.
تنها چیزی که ما نیاز به مدیریت داریم، کاراکترمون نیست و باید عوامل دیگهای مثل اسب و خونهمون رو هم مدیریت کنیم.
در پایان بحث مدیریت بازی هم باید بگیم که اگه به نحو احسن وقتمون رو صرف بازی و جستجوی موارد حاشیهای Red Dead Redemption 2 کنیم، راکستار هم به بهترین شکل پاداشمونو میده.
جمعبندی پایانی
احتمالا با گفتههای بالا، شما هم متوجه شدین که به راحتی میشه این بازی رو به عنوان بهترین بازی سال، انتخاب کرد.
البته که هیچ بازی بدون نقص نیست و هر بازی مشکلاتی داره. هر گیمری میتونه راجع به هر بازی انتقاد کنه و نقاطی که اون بازی میتونسته درشون بهتر عمل کنه رو نام ببره؛ اما Red Dead Redemption 2 عنوانی در خور تحسین و نزدیک به “عالی”ه.
حتی RDR 2 رو میشه شونه به شونهی GTA V، بهترین بازی تاریخ دونست. شاید واقعا پادشاه دنیای بازیهای open world شرکت Rockstar باشه!